پس از رکود اقتصادی دهه 1970 ، الگوی جدیدی ب هنام نئولیبرالیسم با ت یکه بر اصول لیبرالیسم کلاسیک، راهکار جدیدی در مورد شیو ههایی در اقتصاد سیاسی ارائه نمود که با تأ یکد بر گشودن راه برای تحقق آزاد یهای کارآفرینانه و مهار تهای فردی در چارچوبی نهادی که از ویژگ یهای آن حمایت از حقوق مال یکت خصوصی قدرتمند، بازارهای آزاد همراه با دولتی حداقل که وظیفه آن در جهت ایجاد و حفظ یک چارچوب نهادی مناسب با عملکرد آن الگو بود را ب هعنوان ابزاری کارآمد مورد توجه قرار داد. این تفکر که در پاسخ ب هناکارآمدی دولت رفاه و شرایط ب هوجود آمد های همچون بحران اقتصادی ب هوقوع پیوست، خود موجبات شک لگیری انواع جدیدی از ارتباطات در سطوح مختلف و گسترش همکاری میان کشورهای بلوک غرب گردید که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ساب ق، جهان شاهد دگرگونی و تحول در روابط میان کشورهای جهان و توسعه این قبیل همکار یها از جمله میان کشورهای رها شده از کمونیسم م یباشد. در این راستا مقاله حاضر بر آن است که با توجه ب هتحولات ب هوجود آمده متأثر از نئولیبرالیسم در نظام بی نالملل از دهه 1980 تاکنون و مؤلف ههای مورد تأ یکد آن، میزان ارتباط و تأثیرگذاری این جریان را با گسترش و پیدایش انواع نوین همکاری میان کشورها در حوز ههای مختلف که ب هسمت افزایش همگرایی جهانی در حرکت م یباشد، مورد بررسی قرار دهد.